دلنوشته هایی از جنس ندا

عناوین یادداشت‌ها

  • پاییز عروس فصل ها پنج‌شنبه 1 آبان 1399 11:11
    پاییز که میشود دلت یک جاده با برگهای زرد و نارنجی میخواهد دلت میخواهد ساعتها روی برگهای روی زمین افتاده قدم بزنی صدای خِش خِش برگهای خزون بهترین و زیباترین و دل نشینترین موسیقی زندست هوای سرد پاییزی با یک فنجان چای داغ با بوی خاک و برگ آتیش گرم ارامشترین حس خدایی باران هی میبارد و میبارد تن درختان رو به لرزه درمیاورد...
  • [ بدون عنوان ] جمعه 17 مرداد 1399 12:04
  • جمعه جمعه 30 خرداد 1399 18:08
    جمعه که میشد پدرم صبحا مارو با بوی کله پاچه بیدارمون میکرد بچها بیدار شین که کله پاچه سرد بشه دیگه از دهن میوفتها جمعها مادرم تو حیاط سفره پهن میکرد کنار باغچمون صدای رادیو همسایمون تا انتها بلند بود صدای آقای مجری که با انرژی روز آدینرو به همه شادباش میگفت یه حسی داشت جمعها حاضر شدن هول هولکیامون برا رفتن به کوه رفتن...
  • صحنه ی زندگی دوشنبه 26 خرداد 1399 10:27
    تصور کنیم که زندگیمان مانند یک صحنه ی تاتر بود خودمان تماشاگر زندگی خودمان بودیم جدی اگه اینجوری بود چقدر از صحنهای زندگیمان رو به عقب برمیگردوندیم اشتباهات خودمان را تو صحنه تاتر میدیدم میگفتیم اینجارو کات کنین بجاش این نقش رو بازی کنین من اگه خودم تماشاگر صحنه زندگی خودم باشم چندجا از زندگیم رو کات میکردم بجاش یک...
  • سپاسگذار باشیم پنج‌شنبه 15 خرداد 1399 21:10
    اینکه میگم سپاسگذار باشیم معنیش این است که سپاسگذاری یک نوعی ابزاری است برای ایجاد ارامش روح و روان ودرون ما انسانها.اینکه ما قدران نعمتها باشیم ذهن ما ناخودآگاه میره سمت تمام داشتهایمان که داریم و از نداشتهایمان سبقب میگیریم و این باعث میشه ما اصلا فراموش کنیم که نداشتهایی هم داریم ذهنمان بازتر میشود و آگاهانه متمرکز...
  • غروب لب ساحل دوشنبه 12 خرداد 1399 21:22
    قدم زدن روی ماسه ها غروب کنار ساحل با چشمان بسته با یک موسیقی زیبا با یه باد خنک که صورتت را نوازش میکنه صدای مرغابی ها که انگار با ادم حرف میزنند موج دریا ارام پاهایت را لمس میکند براستی چرا انقدر تو زیبایی چرا غروب ک میشود حال دیگری دارم یه حس وصف نشدنی انگار منتظر یه قایق هستم پس چرا نمیاد خب چه اشکالی دارد یک قایق...
  • انرژی مثبت دوشنبه 12 خرداد 1399 11:52
    چرا انرژی که صرف افکار منفی گرایی میکنید صرف پرورش فکرهای مثبت نمیکنیم؟ چرا انرژی که صرف کمبودهای زندگیمان نداشتهایمان فکرایی که باعث مانع پیشرفت افکارمان میشود رو صرف داشتهایمان نکنیم؟ به خاطر داشته باشیم که این امواج انرژیهایی که میفرستیم این فکرهایی که بر سر پرورش میدهیم اینها همان ارتعاشات ما به جهان هستی است...
  • حس خوب چهارشنبه 7 خرداد 1399 17:22
    امروز بهترین حس خوب دنیارو داشتم این حس خوبمو مدیون بهترین دوستم توتورو هستم مرسی که هستی دوست خوبم رفیق بامرامم
  • دنیای کودکانه چهارشنبه 7 خرداد 1399 15:31
    سهراب من چشمهایم شستم جور دیگر دیدم من از پنجره اتاقم دنیای دیگر دیدم قدم گذاشتم تو اون دنیا عطر گلهاش بوی آشنایی میداد صدای جیرجیرکها کودکیم را بخاطر آورد من چشمهایم را بستم روی چمنها کودکانه راه رفتم من عروسی رو دیدم که چتر سفیدی بر سر گرفته بود تبسم زیبایی بر لب داشت.انگار دلش میخاست زمان بایستد ساعت متوقف...